ماجرا از اینجا آغاز میشه که یک مزدورِ خودفروخته، ترجیحاً بر اساس گذشته و سابقه و یا با ظاهر و شکل و شمایل فریبنده برای این کار اجیر میشه و با چند انتقادِ کجدار و مریض که نَه سیخ بسوزه، نَه کباب و یا انتقادهای تند و تیز و در ظاهر صادقانه، خودش رو وارد جمع های اپوزیسیون و مخالفین میکنه و سعی میکنه با کمک بازوهای رسانهای رژیم اشغالگر آخوندی و ترفندهای عوامفریبانه، خودش رو کمکم به عنوان یک چهرۀ شناختهشدۀ مستقل و مخالف رژیم آخوندی مطرح کنه. باید دقت داشت که موزدوران در پوشش اپوزیسیونهای موازی و جعلی و صادراتی، همونطور که از اسمشون بر میاد، مأموریتِ خاصِ خودشون رو دارند و نباید ازشون انتظار داشت که از همون ابتدا مثل یک بسیجیِ دهنگشاد، علناً از تمامیت جمهوری اسلامی حمایت کنن و مخالفین رژیم رو به بازداشت و شکنجه تهدید کنند، هرچند اگر هویت و گذشتۀ بعضی از این مزدوران رو موشکافی کنید، میبینید که بسیاری از اونها سابقۀ آدمکشی و اسیدپاشی و عضویت تو نهادهای سرکوب رو هم دارند، اما شرایط اقتضاء میکند که فعلاً گذشتۀ خودشون رو کنار بذارند و در قالب یک هویت و رنگ و لباس جدید، خودشون رو به عنوان اپوزیسیون و مخالف رژیم معرفی کنند. در مرحلۀ بعدی، این مزدورانِ اپوزیسیوننما با استفاده از چند روش و راهکار مختلف سعی میکنن تا فعالیتهای اپوزیسیون ها، اشخاص و گروه ها رو تحتالشعاع قرار بدند:
۱. تزریق ایدئولوژیهای پوسیده و گندیده و نکبتبار و خانمانسوز جمهوری تروریستی اسلامی به بدنۀ اپوزیسیون: آمریکاستیزی، اسرائیلستیزی، تجزیه ستیزی، بهایی ستیزی، مجاهدین خلق ستیزی، اپوزیسیون ستیزی ... و توجیهِ جنگطلبی و صدور تروریسم در منطقه و حماسهسرایی در مورد حماقتهای سپاه تروریستی پاسداران و انتقاد از تحریمهای بینالمللی و حمایت از تغییرات آهسته و آرام و تدریجی و پلهپله، حمایت از کارزار های انتخاباتی، حمایت از اصلاحات و مخالفت با سرنگونی، همه و همه از ایدئولوژیها و تفکراتی هستند که مزدورهای صادراتی سعی میکنند تا بین مخالفین رژیم تروریستی آخوندی تبلیغ و ترویج کنند تا بتوانند مردم ایران رو طبق روالِ 44 سال گذشته بکشند و فریب بدهند و غارت کنند. این ایدئولوژیها هم نَه مستقیماً در حمایت از رژیم اشغالگر آخوندی، بلکه معمولاً در پوشش «وطنپرستی» و «حمایت از مردم ایران» و «جلوگیری از تجزیۀ ایران» و «دفاع از تمامیت ارضی» و «جلوگیری از دخالت بیگانگان» و «حمایت از پیشرفت علمی» و «دفاع از مظلوم» و «عربستیزی» و «حمایت از اصلاح طلبان» و توجیهات و فلسفههای متناقض و تماماً مندرآوردی و اغلب با رنگ و لعاب مظلومنمایی به مخاطبین خورانده میشوند. مثلاً دیده میشود که عدهای که در ظاهر در لباس مخالف یا اپوزیسیون خودنمایی میکنند، به صورت مستمر و خیلی منظم و هماهنگ و سیستماتیک، مشغول تبلیغات علیه دولت آمریکا هستند، در صورتیکه به وضوح دیده میشود که یک درصد از این زمان رو هم صرفِ اطلاعرسانی و روشنگری در مورد ماهیت و جنایات جمهوری تروریستی اسلامی نمیکنند و هرگاه هم با انتقاد و افشاگری مواجه میشوند، مخالفین رو به همدستی با دولتهای آمریکا ، اسرائیل ، عربستان ، امارات متحده ، انگلیس ، مجاهدین خلق، بهایی ها ... و دریافت پول متهم میکنند. عدهای آزمایشهای موشکی سپاه پاسداران در پوششِ پرتاب ماهواره رو «دستآورد علمی مردم ایران» جا میزنند و تلاش میکنند تا مخالفین و منتقدینِ این اقدام رو در مقابل مردم ایران قرار دهند. یا مثلاً وقتی سپاه تروریستی پاسداران با احزاب کُردی درگیر میشوند، عدهای تلاش میکنند که ذهن مردم ایران رو با دوراهی و بنبستِ «یا حامیِ نیروهای مظلومِ سپاه پاسداران هستی و یا تروریست و تجزیهطلب!» روبهرو کنند و اونها رو وادار به انتخاب کنند. یا مثلاً مشاهده میشود که بعد از پاکسازی قاسم سلیمانی، این تروریستِ بینالمللی و عامل اصلی کشتار و قتلعام هزاران نفر از مردم بیگناه ایران و سوریه و عراق و افغانستان و سایر کشورها در سراسر دنیا رو به عنوان یک «قهرمان ملی و تاریخی» معرفی میکنند تا با سوء استفاده از تمایلات ناسیونالیستیِ عوام، اونها رو وارد دستههای سینهزنی کنند و گرایش به آمریکاستیزی رو در اونها شعلهور کنند و برای جنایاتِ بعدی خودشون خوراک تهیه کنند. تلاش شبانهروزی برای لغو تحریمها و مشارکت در سیرک «تحریم دارو» با چاشنیِ موجسواریِ احساسی و با نقاب «حمایت از مردم ایران» هم که در سالهای اخیر، پایۀ ثابت فعالیت این مزدوران اپوزیسیوننما بوده است. معمولاً هم توجیهات و تفاسیر ناشیانه و نخنما و مضحکی رو در این موارد ارائه میدهند که اتفاقاً همین تفاسیر نشاندهندۀ دستهای سیاه و سناریوسازیهای دروغین رژیم تروریستی آخوندیست. به عنوان مثال، یک خوانندۀ پاپ که تا دیروز نوحه سرا بوده و حالا منتظر صدور مجوز برای آلبوم جدیدش هست و با پیشنهاد و تطمیع رژیم تروریستی آخوندی، با دو تا انتقادِ کجدار و مریض از دین تروریستی اسلام، خودش رو به عنوان «اپوزیسیونِ آزاداندیش و مستقل» جا میزند و به سرعت وارد سناریوهای رسانهای و تبلیغاتی سپاه تروریستی پاسداران و جمهوری اشغالگر اسلامی میشود، وقتی با این پرسش مواجه میشوید که «چرا از حماقتهای سپاه تروریستی پاسداران حمایت میکنید»، بعد از یک مکثِ طولانی جواب میده «چون سپاه پاسداران در حال حاضر داره با عربستان میجنگد و از اونجا که ما ایرانیان ۱۴۰۰ سال قبل مورد هجوم اسلام و اعراب قرار گرفتیم، امروز وظیفه داریم که با تمام وجود از سپاه پاسداران حمایت کنیم!» یعنی همونطور که میبینید، تنها سرمایۀ این مزدورانِ خودفروخته و اپوزیسیوننما، گوشهای دراز و مخملیِ مخاطبینشون است. اپوزیسیونهای جعلی و صادراتی، خودشون به خوبی میدانند که عامل بدبختی و فلاکت و قتل و غارت مردم ایران در 44 سال گذشته، چیزی جز جمهوری اسلامی و همین ایدئولوژیهای گندیده نبوده و نیست و همین ایدئولوژیهاست که امروز رژیم آخوندی رو با بنبست کامل مواجه کرده و به همین خاطر سعی میکنند تا با تزریقِ همین ایدئولوژیها، علاوه بر حمایتِ چراغخاموش از جمهوری اسلامی در لباسِ یک مخالفِ مستقل و آزاداندیش، اپوزیسیون رو در ادامۀ کار با مشکل مواجه کنند. البته همیشه بعد از خروارها آمریکاستیزی و تروریستپرستی و مالهکشی، منتظر یک انتقادِ آبکی و بیمایه و کجدار و مریض و دوسویه از جمهوری تروریستی اسلامی هم از سوی این مزدوران باشید، اما بعد از همین انتقاد هم منتظر باشید تا مجدداً ایدئولوژیها و سناریوها و پروژههای تبلیغاتی و امنیتی و اطلاعاتی رژیم آخوندی رو دوچندان به خوردِ شما بدهند. در واقع هدف از اون انتقاد اینه که ٢ سانتیمتر به درازای گوشهای مخملیِ مخاطبین اضافه شود، وگرنه اگر پازل فعالیتها و اراجیفِ این خودفروختگان رو در کنار هم قرار بدید، میتوانید عصاره و نمای کاملی از تمامیتِ جمهوری تروریستی اسلامی رو مشاهده کنید. در اعتراضات جدید بخاطر قتل حکومتی مهسا امینی توسط گشت کشتار جمهوری اسلامی، همین مزدوران اپوزیسیون نما دروغین به دو نیت خود را در جمع های مخالفین و معترضین جای دادند. نیت اول : که با خیزش سراسری به یکباره ترس زیادی به همین مزدوران وارد شد که نکند سرنگونی نظام نزدیک باشد، پس سریعا و بدون مکس خود را در تجمعات ظاهر و حتی گاه به تکاپو افتاده و در رادیو و تلویزیون و جراید مصاحبه های انتقادی بر علیه نبود حقوق بشر در ایران ارائه کردند، که اعتباری خریده یا پرونده گذشه خود را پاکسازی کنند، اگر نگاهی به گذشته همین افراد کنیم میبینیم که اینان همان های هستند که زمان انتخابات طرفدار روحانی شارلاتان و اصلاح طلب ها بودند و در همین اروپا ایرانیان را دعوت به رای دادند میکردند و یا در گروه های اینترنتی شان ساعات و زمان ورود نمایندگان کنسولگری رژیم تروریسیتی آخوندی را اعلام میکردند. نیت دوم : انجام ماموریت های محوله بود که با ورود به گروه های مخالفین سعی به تفرقه اندازی بین اتحاد های اعلام شوده توسط مخالفین نظام آخوندی را داشتند.
٢. لجنپراکنی و اتهامزنی و پروندهسازی علیه فعالین اپوزیسیون: از آنجا که این مزدوران اپوزیسیوننما، بعضاً اون وقاحتِ آشنا و مشهورِ اصلاحطلبانِ قاتل و غارتگر رژیم تروریستی آخوندی تو رگهاشون جریان دارد، همینکه احساس کنند که یک مقدار مورد پذیرش و توجه قرار گرفتند، به سرعت وارد مرحلۀ بعدی مأموریت خودشون میشوند و نَه تنها خودشون رو اپوزیسیونِ واقعی معرفی میکنند، بلکه به تمامیِ مخالفین جمهوری اشغالگر اسلامی و فعالین اپوزیسیون هم برچسب «جعلی» میزنند و سعی میکنند تا علیه شخصیتهای شناختهشده و مؤثر اپوزیسیون، دروغپراکنی و پروندهسازی کنند. البته هدف اصلی مأموریت برخی از این مزدورانِ اپوزیسیوننما دقیقاً تو همین مرحله محقق خواهد شد و به همین خاطر ممکنه برای موفقیت بیشتر، حتی مورد اول رو هم نادیده بگیرند و یک راست روی همین مرحله سرمایهگذاری کنند که مطمئناً لازمهاش اینه که قبلش کمتر بند رو آب داده باشند. اتهاماتی هم که این خودفروختگان معمولاً متوجه فعالین اپوزیسیون میکنند، تو همون اتهاماتِ قدیمی و نخنمای «تجزیهطلبی» و «جنگطلبی» و «دریافت پول از دولتهای خارجی» و «آدم فروش سفارت جمهوری اسلامی» خلاصه میشود که برای گمراهی ذهن عوام از آن استفاده ابزاری میکنند. البته باید توجه کرد که هر یک از این مزدورهای صادراتی تاریخ مصرف خاصی دارند و باید بعد از اتمام ماموریت به دامن خامنه ای ضحاک برگردند. معمولا این مزدوران صادراتی خود را در سه دسته مهاجر، پناهنده و دانشجوها مخفی میکنند و بعد از اجرای ماموریت بی مهابا از شناخته شدند منتظر دیپورت یا دریافت تیکت از طرف رژیم خواهند بود. کم اعتبارترین تاریخ مصرف در این مزدوارن در دسته های دانشجوی مخفی شده اند و به دو هدف کسب علم برای پایداری نظام و ایجاد تفرقه و تاسیس گروه ها و انجمن های پوششی اجیر شده اند که بعد از اتمام تحصیل در صورت شناسایی نشدند با برگشت به کشور در وزارتخانه ها سریعا مشغول به کار خواهند شد که معمولا شعارشان خدمت به وطن خود و آبادی وطن است. دسته دوم دارای تاریخ مصرف بیشتری هستند یعنی که در گروه های مهاجرین کار، ازدواج یا سرمایه گذاری خود را کاملا پوششی مخفی کرده اند، این دسته تا حدی خطرناک و مرگبار هستند، چون از لحاظ مالی گروه های اول و سوم را پشتیبانی میکنند و معمولا به چهره بی طرفی و بی تفاوتی خود را غرق در روزمرگی و تجارت نشان میدهند. دسته سوم با تاریخ انقضا بالا خطرناکترین مزدوران صادراتی هستند که با ارائه کیس های پناهندگی سیاسی و داشتن اقامت دائم بصورت فردی و علنی به اپوزیسیون و مخالفین و چهره های تاثیر گذار میتازند، که شناسایی آنان برای دولت های اروپای نیز بسیار سخت و دشوار است، چون معمولا این موجودات بی وجود با توجه به دوره های مخصوص که دیده اند، به خوبی میتوانند رنگ عوض کنند، در پوشش یک مخالف اپوزیسیون نما به مخالفین وافعی رژیم بی مهابا میتازند و ایتیکت منافق یا مجاهد یا تجزیه طلب میزنند یا حتی آشکارا همسان پنداری کرده و اتیکت جاسوس رژیم را به مخالفین واقعی میچسیاند، و در هر گروهی با ساز آن گروه آهنگ مینوازند. این افراد معمولا خود را آدمی جسور و افشاگر جا میزنند و با فحاشی و هتاکی و هوچیگری به سادگی ذهنیت عوام را نسبت به اشخاص تاثیر پذیر تغییر میدهند.
٣. تزریق شک و ترس و ناامیدی به تودههای مردم: نتیجهای که اساساً رژیم تروریستی آخوندی از ایجاد تیم های تک نفره و یا گروهی اپوزیسیونهای موازی و جعلی به دنبالش هست این است که از یک طرف فعالیتهای اپوزیسیون رو با مشکل مواجه کند و بین فعالین اپوزیسیون دودستگی و اختلاف ایجاد کند و اپوزیسیون رو دچار اصطکاک و فرسایش کند و از طرف دیگر و از همه مهمتر اینکه بتواند نوعی شک و تردید و بیانگیزگی رو در مردم برای مبارزه با جمهوری تروریستی اسلامی بوجود بیاورد و مردم رو نسبت به مخالفین رژیم آخوندی بدبین کند و نسبت به ادامۀ راه ناامید کند تا از این طریق بتواند برای خودش زمان بخرد. حتی دیده میشود که همین اپوزیسیونهای جعلی و صادراتی گاهاً به بنگاههای تبلیغاتی نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی و سپاه تروریستی پاسداران تبدیل میشوند و در مورد قدرت این نهادها قصهبافی و افسانهسرایی میکنند و چنین القاء میکنند که انقلابی در ایران رخ نخواهد داد و باید با همین اصلاحطلبانِ صیغهباز و قاتل و دزد و غارتگر سوخت و ساخت و هر هزینهای هم که از سوی مردم ایران برای مبارزه با این رژیم پرداخت شود، بیثمر و بادِ هواست.
چند مثال از فعالیت های این اپوزیسیون های صادراتی برای تشخیص عاقلانه تر از مخالفین واقعی :
- این اپوزیسیون ها چه در حالت فردی چه به روش گروهی باید مراقب رفتارشان هم باشند که نکند یک وقتی بعنوان مهره سوخته شناسای شوند و سریعاً توسط خود همکارانشون حذف شوند، برای همین در قالب اپوزیسیون پوششی معمولا مخالفت خود را خفیف و در حد فعالیت های تعریف شده قبلی توسط رژیم محدود میکنند، مانند : وقتی که همه مردم چه در داخل چه در خارج در خیابان ها در حال اعتراض و شعار دادن هستند، این افراد یا گروه مشغول برگزاری مراسم یادبود و شمع روشن کردن میشوند و نوحه سرای میکنند، که فقط برای جلب و فریب افکار عمومی بیانیه ای کجدار مریض و کاملا با رنگ و بوی اصلاح طلبانه ارائه میدهند.
- یا اینکه برای بی احترامی به خون کشته شدگان وقربانیان و مغزشوئی عده از هنرمندان فریب خورده در یک بار یا دیسکو یا نایت کلاپ تا 1 شب برنامه های اعتراضی با پخش دی جی و موزیک همراه رقص برگزار میکنند و به ریش اپوزیسیون ها و مردم ساده باور میخندند، یا با دستکاری شعار های انقلابی قصد تخریب بنیادی انقلاب رو دارند.
- یا اینکه برای سوا استفاده از روحیه خسته و ناراحت مخالفین رژیم دست به تبلیغات روانی و احساسی میزنند که مثلا دیگر خسته شده ایم و باید کمی هم به زندگی و خوشحالی خودمون برسیم و علیرغم داغداری خانواده های کشته شدگان و خشم عمومی به بهانه های مختلفی به دنبال گمراهی کردن مردم از اعتراضات هستند مانند: پیشنهاد برگزاری جشن یلدا یا تماشای بازی فوتبال ملی یا برگزاری جشن های توهین آمیز به اصطلاح اعتراضی.
- یا این که شما رو به شرکت نکردن در اعتراضات تشویق میکنند و شما را با این جملات میترسانند که اگر در این سبک از اعتراضات شرکت کنید دیگر نمیتوانید به ایران برگردید، این رژیم که رفتنی نیست، باید مراقب باشید، جان خانواده های تان به خطر میوفتد در ایران با شرکت کردن در مراسم. یا اینکه شما که سیاسی نیستید چرا و در خارج از کشور در آرمش و آزادی زندگی میکنید به شما چه مربوط که در ایران چه میگذرد به فکر خودت و خانواده ات باش، مردم ایران خودشان باید کاری بکنند، اگر اتفاقی نمی افتد یعنی که همه با رژیم موافقند پس به ما چه ما بی طرف هستیم و داخل سیاست نمیشویم.
- یا اینکه به مقامات خارجه در خارج از کشور اطلاعات غلط و اشتباه میدهند و قصد تحریف وقایع رو دارند. و معمولا سعی میکنن که در محدوده فعالیت هایشان که قبلا آن را برای خود به مکان امنی برای جولان دادن عوامل و سپاه وآقازاده ها تبدیل کرده اند قلمرو تعیین کنند و با شاخ و شانه کشیدن برای دیگر اپوزیسیون ها یا مخالفین نمیگذارند در این مکان ها برنامه اعتراضی برگزار شود و اطلاعات غلط و دروغین به مقامات آن کشور در مورد اپوزیسیون های واقعی مخابره میکنند.
- یا اینکه در قالب مخالف گروه یا تشکلی که درحال فعالیت است را میکوبد و ساز مخالف میزنند که چرا باید این گروه مسئول این اعتراضات باشد، و سعی در بدنام کردن گروه یا افرادی میکنند که در سابقه خود کارنامه درخشانی برای برگزاری مراسم و برنامه ها داشته است، و برای شناسایی دقیق این افراد فقط لازم است که از آنها بپرسید اگر این گروه انجام ندهد آیا شما حاضرید کاری بکنید، سریعا شروع خواهد کرد به آسمان و ریسمان بافتن که نه این کار من نیست اما نباید هم این گروه خاص فقط باشد. در حقیقت فقط با کمی دقت متوجه خواهید شد این اسخاص تمام سعیشون بر انجام نشدن اعتراضات هست و با گرفتن قیافه موجه به خودشون به دنبال فریب شما و شستشوی مغزی شما هستند، فقط لازمه کمی در مورد گذشته این افراد تحقیق کنید به وضوح برای شما نیت این افراد سریعا آشکارا خواهد شد.
- البته ذکر این مثال لازم به گفتن نیست و هر انسان آزاد اندیشی بخوبی میتواند ضدایرانی های که در پایگاه های بسیج و سپاه دوره های تخریبی و آتش به اختیار را به خوبی یاد گرفته اند و با توهین و تهدید و استفاده از فحش های رکیک ناموسی به اپوزیسیون ها می تازند را شناسایی کند. این افراد معمولا در قالب پوششی ضد جمهوری اسلامی بر افراد تاثیرگذار تاخته و با تخریب و تهمت و دروغ سعی به فریب عوام مردم میکنند و با هوچی گری و استفاده از کلمات و جملات کلیدی همچون جاسوس یا منافق سعی بر تخریب مخالفین و اپوزیسیون های فعال میکنند و معمولا ادعا دارند که با هیچ یک از اپوزیسیون ها موافق نیستند و به تنهای مبارزه میکنند.
مراقب باشید هر یک از این گزینه ها قرار است نسبت به آنچه دور و بر شما میگذرد فقط شما را آگاه کند و دلیلی بر صد در صدی بودن آن نیست، گاهاً آدم های احمق هم هستند که به اشتباه رفتارهای ناشیانه ای انجام میدهند که ممکن است با مزدوران صادراتی به اشتباه گرفته شوند.
البته هدف این نوشتار این نیست که از فردا راه بیفتیم و به هر کس که عقیدهای مخالف عقیدۀ ما داشت، برچسب «موزدور صادارتی یا اپوزیسیون صادراتی» بزنیم، اما باید ذرهای (باز هم تأکید میکنم که فقط ذرهای) هوشیار بود و در صداقتسنجی و برخورد با افرادی که به هر نحو، خودشان رو یک مبارز مستقل و آزاداندیش جا میزنند و سعی دارند که از نام و اعتبار و خونِ مردم معترض ایران در جهت حفظ و بقای رژیم تروریستی آخوندی سوء استفاده کنند، میبایست نهایت دقت رو به عمل آورد و این مزدوران رو بایکوت کرد و از آنها فاصله گرفت و در موردشون اطلاعرسانی کرد.
نوشته شده در 19 اکتبر 2022
احسان تاری نیا - لوکزامبورگ